تمدن ساز

و اعلام القاصدین الیک واضحه

تمدن ساز

و اعلام القاصدین الیک واضحه

أعوذ بالله من کلِّ شرّ

و أسأل الله من کلِّ خیر

بسم الله الرَّحمن الرَّحیم

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

 ای علمای ایران به داد ایران برسید.

می گویند توسعه پروژه ای غربی است و فرایندی پسا استعماری برای مسطح کردن جهان

می گویند هم اکنون اقتصاد سیاسی و سیاست اقتصادی شده است و این هر دو بد است و فارابی و افلاطون وارسطو و سقراط از این وضعیت اجتناب می کردند.

اما در ایران علی رغم توصیه های همان توسعه غربی به جای بیست درصد آبهای تجدید شونده، به مدد سد سازیهای عجیب و غریب(هر فحشی را ضمیمه این عجیب و غریب کنیم سزد!) نود و شش در صد آبهای تجدید شونده مهار می شود و ما میشویم رتبه یک سد سازی...آبهای جاری که از طبیعت گرفته می شوند دریاچه های ارومیه و بختگان و پریشان می خشکند، تالابهای گاوخونی و هامون و هورالعظیم می خشکند اولش عده ای پشت تریبونها داد می زنند وا محیط زیستا...و از آنجا که محیط زیست کالایی لوکس و تزئینی بوده و تنها جایی بوده که دولتهای مختلف دلشان آمده دست زنها بسپارند...کسی متوجه عمق فاجعه نمی شود....شاید وقتی آب کارون به دست با کفایت سد گتوند، شور شد هم کسی شصتش خبر دار نشد که چه به سر ایران می آید، در این فرمول توسعه سرطانی به آبهای زیر زمینی هم رحم نمی شود، اولش ضعفا جلوی صنایع می ایستند و می گویند زمینهایمان آب ندارند نهالها و کشته هایمان دارند می خشکند اما تو فکر کن که کسی در برابر فولاد و برق و ماشین دلش به حال سیب و سیب زمینی بسوزد! حاشا و کلا.....نفت داریم پولش را می دهیم از خارج می آوریم!

اما حالا کاشف به عمل آورده اند که زمینها دارد نشست می کند و چه نشستنی ...فاجعه اینجاست که دیگر نه برای کشاورزی و نه برای صنعت و نه حتی برای سکونت یک جای سالم در این خاک باقی نگذاشته ایم. و درست در همین لحظه است که نفت را هم از ما گرفته اند...یعنی دیگر حاضر نیستند نفتمان را بخرند...

 

ما خراب کردیم به آهنگ آبادانی...ما از استقلال تنها این استفاده را کردیم که  از برنامه های جهانی این همه جلوتر بزنیم و از آزادی تنها برای رای جمع کردن درمیان مردم...مردم کوپن های آزادی  شان را نوبت به نوبت پای صندوقها با مقداری رفاه زودگذر مبادله کردند که از راه پول نفت به دست آمده بود.

و حالا که آزادی و استقلالمان را توی جمهوری اسلامی به دست آوردیم دیگر نمی توانیم بگوییم  الان هر بدبختی ای داریم مسببش استکبار جهانی است. اما می توان تقصیر عمده را به گردن پول حرامی انداخت که از جیب چرک اقتصادهای خونخوار جهانی در ازای نفت به سوی ما سرازیر شد.

ما نفهمیدیم و خدای نکرده خودمان را به نفهمی زدیم و آب و خاک و محیط زندگی خودمان و جانوران را از بین بردیم با سد سازی با جانشانی غلط صنایع مادر با کارهای بزرگ و خیلی بزرگ که افتخارات انقلابمان بود و دهه فجرهایمان را ذکرشان رونق میداد.در مرحله بعدی نفهمی را به حد اعلا رساندیم و برای جبران مافات به طرحهای آبرسانی فکر کردیم و نه مثلا راه حلهای کوچک تر و در عوض کم آزارتری مثل قناتها

سپس تقصیر را گردن گوجه کاری و هندوانه کاری و ازدیاد جمعیت انداختیم.

این دومینوی اشتباهات را پایانی خواهد بود؟

بس است چه باید کرد؟

می گویند هم اکنون اقتصاد سیاسی و سیاست اقتصادی شده است و این هر دو بد است و فارابی و افلاطون وارسطو و سقراط از این وضعیت اجتناب می کردند.

فارابی و ارسطو اگر نتوانستند ...امیرالمونین در چاه است و دارد با آب چاه بیرون می آید ....از او مدد بگیریم.

باید پاک کرد این صد سال اخیر را از اقتصاد سیاسی و سیاست اقتصادی ایران.

باید به مدنیت در روستا ها فکر کرد و توحش شهر ها را مهار کرد...

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی